دختر بهار



لذت پرواز

 

پرواز چه لذتی دارد

 

وقتی زنبور کارگری باشی که نتوانی

 

عاشق ملکه شوی ؟

 

 

26 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

از طرف یه دوست

 

ياد دارم روزگاري روشني آمد پديد


عشق عاشق گشت دردِ خود چشيد


ياد دارم روبه مکار ما


توبه کرد انگشت بر دندان گزيد


ياد دارم خانه ي اندوه ما


خود به ويراني کشيد


مار پر نقش و نگارِ قصه در کنجي خزيد


ياد دارم يادمان مي ماند دوست


کاج همراه سپيدار و بلوط


جمله مي خواندند اين عالم ز اوست


ياد دارم صورتِ خندان شب


زير پاي برکه مي انداخت پوست


ياد دارم ماهي تُنگي نبود


ناتواني عاجزي گنگي نبود


ياد دارم هيچ انساني نگفت


کور چشمان حسود


سالها بگذشت و اکنون ما بديم


يادمان خوش ياد ايام قديم
"بهمن کیاست "

25 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

آه چه خوب بود که تو می توانستی آنچه را در اندیشه من است بخوانی ،

آنوقت می دیدی

که آنچه در آنجا نوشته شده است این است :

ترا دوست دارم

24 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

@

امروز روز خوبی واسه دختر بهار بعضی مواقع زندگی خیلی قشنگ میشه

باهات کنار میاد باهات کنار

میان ولی امان امان از وقتی که ...

24 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

$

برای رسیدن به دوردست ها

باید از نزدیکی ها گذشت

 اما رسیدن به نزدیکی ها

به سهولت میسر نیست  

" کریستین بوبن "

24 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

انسان ها

 

انسان ها دو مشکل بزرگ دارند :

 

اول : ازکجا باید شروع کنند

 

دوم : کجا باید توقف کنند

23 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

بزرگ جمله های کوچک

 

·         هیچ کس نمی تواند بهتر از خودمان ما را فریب دهد .
 
·         در زندگی لحظه هائی هست که بیشتر نیازمند شجاعتیم تا احتیاط .
 
·         رنج از آرزو میاد .
 
·         احمق نمی تواند همان درختی را ببیند که خردمند می بیند .
 
·         ترس همان آرزوی نهان است .
 
·         انسان همان جائی ست که تصمیم می گیرد باشد .
 
·         اگر موضوع نه حقیقت دارد ، نه خوب است و نه مفید ،
 
        بهتر است خود را نگرانش نکنی .
 
 
·         هرگز نگذار آگاهی از عیب هایت تو را بترساند .
 
·         هرکس که فقط بخواهد ثابت کند که حق با اوست ،
 
        در گمراهی کامل خواهد ماند .
 
·         حتی آنکس که خود را حلق آویز می کند ،
        به هستی برتری امید دارد .

22 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

تو مسئولی 000

تو مسئولی خداوندا

 

مرا بی آن که خود خواهم اسیر زندگی کردی

 

کدامین دست جز دست تو بر هم ریزد کام مرا

 

چرا شد قرعه منت به نام من

 

که حتی نیمه شب ها اشک غم ریزم به پای تو

 

به امید صفای تو به امید وفای تو

 

خدایا اگر تو درد عاشقی رو می کشیدی

 

تو هم درد جدائی رو به تلخی می چشیدی

 

 اگر چون من به مرگ آرزوهایت می رسیدی

 

پشیمون می شدی از این که عشق رو آفریدی

 

خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم

 

نماز عشق رو آخر به خون دل وضو کردم

 

 دلم دیگر به جان آمد در این شب های تنهائی

 

بیا بشنو تو فریادی که تنها در گلو دارم

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

هرلحظه در ذره ذره باد در پی قاصدی می گردم

که پیامی از تو برایم بیاورد

اما هر بار می جویم

هزاران طوفان وهم آلود گونه ام را تر می کند ...

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

ما می نشینیم زندگی راه می رود

ما راه می رویم زندگی می دود

ما می دویم و زندگی تمام می شود

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

راه معشوق

آری راه معشوق بس دراز است و مشکل

اول باید طلبیدش

دوم دوستش داشت

سوم شناختش

و چهارم بی نیاز از هرکس جز او شد

سپس یکتایش دانست و در یکتائیش متحیر ماند و بعد در برابر او خود را بی چیز شناخت و

آخر در او محو شد

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

می شود گاهی با لبخندی نرم زندگی را  شادتر کرد.............

 او می سوزد تا زندگی بسازد.............

 با ترس نمی توان عشق ورزید ..............

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

او به دنبال زیبائی ها و عجایب است

او به ما برکت و خیر می دهد

خانه اش در دهکده عشق است. " الکساندر..."

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

زندگی چیست ؟

بعضیا میگن زندگی خون دل خوردنه

بعضیا می گن زندگی زیباست

بعضیا می گن زندگی آرومه

بعضیا می گن زندگی واقعی اونجاس

 وبالاخره

بعضیا می گن زندگی آی زندگی .........

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

5 تا دشمن انسان :

. خشم

. ترس

. طمع

. خودخواهی

. وابستگی

21 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

 

اگر بخواهید دشمنان خود را خوار کنید ، به دوستان خویش خوبی کنید »
 .کوروش.

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

بیائید خودمان باشیم باش باش

 

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

اجزاء کامل روابط عاشقانه:
-
صمیمیت - شوخ طبعی - لیاقت و احترام
-
صداقت - تفاهم و درک متقابل - خلوص نیت
-
وفاداری - تحسین - علائق دوطرفه
-
عطوفت و مهربانی - احترام و اعتماد - غم خواری
-
دوستی - رفاقت - تعهد
-
عشق - ملاحظه و تأمل - سازگاری
-
حساس بودن - ادب و نزاکت - خنده رویی
-
اعتماد - سخاوت - ایمان به یکدیگر

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

بدترین و خطرناکترین کلمات اینست: «همه این جورند». تولستوی  

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

 با خود بیاندیشید که اگر تنها یک سال از عمرتان باقی مانده بود، چه تغییراتی در روابط تان ایجاد می کردید؟! پس شروع به ایجاد آن تغییرات بکنید.

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتیم اما حالا که به آن دعوت شدیم بگذار تا میتوانیم زیبا برقصیم

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

هر آن چيزي را که از من خواسته شده بود، برگزيدم

آن‌ها به آرامي به من تلقين کردند که چه کسي هستم

صبر کردم، و از آن چيزي که بايد ياد مي‌گرفتم شگفت‌زده شدم

اوه امروز دو برابر زمان تولدم نابينا هستم.”

 

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

 

راه بهشت 
 
مردي با اسب و سگش در جاده‌اي راه مي‌رفتند. هنگام عبوراز كنار درخت عظيمي، صاعقه‌اي فرود آمد و آنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دو جانورش پيش رفت. گاهي مدت‌ها طول مي‌كشد تامرده‌ها به شرايط جديد خودشان پي ببرند?!
پياده ‌روي درازي بود، تپه بلندي بود، آفتاب تندي بود، عرق مي‌ ريختند و به شدت تشنه بودند. در يك پيچ جاده دروازه تمام مرمري عظيمي ديدند كه به ميداني باسنگفرش طلا باز مي‌شد و در وسط آن چشمه‌اي بود كه آب زلالي از آن جاري بود. رهگذررو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخير، اينجا كجاست كه اينقدر قشنگ است؟"
 دروازه‌بان: "روز به خير، اينجا بهشت است."
- "
چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنه‌ايم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "مي‌توانيد وارد شويد و هر چقدر دلتان مي‌خواهد بنوشيد." اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خيلي نااميد شد، چون خيلي تشنه بود، اما حاضر نبود تنهايي آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اينكه مدت درازي از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌اي رسيدند. راه ورود به اين مزرعه، دروازه‌اي قديمي بود كه به يك جاده خاكي با درختاني در دو طرفش باز مي‌شد. مردي در زير سايه درخت‌ها دراز كشيده بود وصورتش را با كلاهي پوشانده بود، احتمالأ خوابيده بود.
مسافر گفت: " روز بخير!" مرد با سرش جواب داد.
-
ما خيلي تشنه‌ايم . من، اسبم و سگم.
مرد به جايي اشاره كرد و گفت: ميان آن سنگ‌ها چشمه‌اي است. هرقدر كه مي‌خواهيدبنوشيد. مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگي‌شان را فرو نشاندند. مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتيد، مي‌توانيد برگرديد. مسافر پرسيد: فقط مي‌خواهم بدانم نام اينجا چيست؟
 -بهشت!
-
بهشت؟!!
اما نگهبان دروازه مرمري هم گفت آنجا بهشت است!
-
آنجا بهشت نيست، دوزخ است. مسافر حيران ماند:" بايد جلوي ديگران را بگيريد تا از نام شما استفاده نكنند! اين اطلاعات غلط باعث سردرگمي زيادي مي‌شود! "
كاملأ برعكس؛ در حقيقت لطف بزرگي به ما مي‌كنند!!!
چون تمام آنهايي كه حاضرند بهترين دوستانشان را ترك كنند، همانجا مي‌مانند...
 

 

 

 

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

من به ديدار خدا رفتم و شد  

 
با کراوات به ديدار خدا رفتم و شد
  

بر خلاف جهت اهل ريا رفتم و شد 

 

ريش خود را ز ادب صاف نمودم با تيغ

 

همچنان آينه با صدق و صفا رفتم و شد 

با بوي ادکلني گشت معطر بدنم

عطر بر خود زدم و غالیه سا رفتم و شد  

حمد را خواندم و آن مد"ولالضالين"را

ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد

يکدم از قاسم و جبار نگفتم سخني

گفتم اي مايه هر مهر و وفا، رفتم و شد  

همچو موسي نه عصا داشتم و نه نعلين  

سرخوش و بي خبر و بي سرو پا رفتم و شد

"لن تراني"نشنيدم ز خداوند چو او

 

"ارني" گفتم و او گفت "رئا" رفتم و شد

مدعي گفت چرا رفتي و چون رفتي و کي؟  

من دلباخته بي چون و چرا رفتم وشد  

تو تنت پيش خدا روز و شبان خم شد و راست  

من خدا گفتم و او گفت بيا ، رفتم و شد

مسجد و دير و خرابات به دادم نرسيد

فارغ از کشمکش اين دو سه تا رفتم و شد

خانقاهم فلک آبي بي سقف و ستون  

پير من آنکه مرا داد ندا ، رفتم وشد  

گفتم اي دل به خدا هست خدا هادي تو            تا بدينسان شدم از خلق رها رفتم و شد

0

محمدعلی گویا

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

   وطن ما قلب كسانيست كه دوستشان داريم              خیلیا ................ 




 

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 


> **زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی رود.
>
> جارو، شکم خالی سطل زباله را پر می کند.** *
>
>
> *برای مردن عمری فرصت دارم.**
> **اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم**.
>
> **ستارگان سکه هایی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند.
> **با اینکه گل های قالی خارندارند ، مردم با کفش روی آن پا می گذارند.**
>
> سایۀ چهار نژاد یک رنگ است.
> به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.** **
>
> قلبم پرجمعیت ترین شهر دنیاست.**    ** **نوشته شده روی سنگ مزارش **
> **به نگاهم خوش آمدی**.** **
>
> **قطره**ٔ** باران، اقیانوس کوچکی است.** **
> **هر درخت پیر، صندلی جوانی می‌تواند باشد*
>
>
>
> *اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان میسازم.
> **روی هم** **رفته زن و شوهر مهربانی هستند!** *
>
> ·
>
> ·       *به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است**. *
>
> ·       *برای اینکه پشه‌ها کاملاً ناامید نشوند، دستم را از پشه‌بند بیرون
> می‌گذارم** *
>
> ·       *گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده**ٔ** محبوس است**.** *
>
> ·       *غم، کلکسیون خندهام را به سرقت برد *
>
> ·       *بلبل مرتاض، روی گل خاردار می‌نشیند!*
> * **باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده ، به آبپاش مرخصی داد.*
>
> ·       *-** **قطره باران غمگین روی گونه ام اشک میریزد*
>
> ·       * **فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمی شوند**.** **
>
> **-** **در خشکسالی آب از آب تکان نمی خورد.** **
> -** **رد پای ماهی نقش بر آب است*
>
> ·       * **گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکلیفی می کند** **
> **با چوب درختی که برف کمرش را شکسته بود ، پارو ساختم*
>
> ·       *با سرعتی که گربه از درخت بالا می رود، درخت از گربه پایین می آید*
>
> ·       * **دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی
> کنند*
>
> ·       *پرگاری که اختلال حواس پیدا می کند بیضی ترسیم می کند.** **
> **.** **آب به اندازه ای گل آلود بود که ماهی ، زندگی را تیره و تار میدید*
>
> *
>   **پرویز شاپور

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

هیچ وقت

 

هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد

امشب دلی کشیدم

شبیه نیمه سیبی

که به خاطر لرزش دستانم

در زیر آواری از رنگ ها

ناپدید ماند

0حسین پناهی0

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

ای کاش که عبرت بگیریم

بومیان آمازون روش جالبی برای شکار میمون دارند بدینصورت که نارگیل را از دو طرف سوراخ می کنند، یک طرف کوچک تر در حدی که بتوانند یک طناب را از آن عبور دهند و یک طرف کمی درشت تر در حدی که دست یک میمون به زور از آن رد شود. از طرف کوچک تر طنابی که انتهایش را گره زده اند رد می کنند و بعد طناب را به تنه درخت می بندند تا اینطوری میمون نتواند جر بزند و نارگیل را با خودش ببرد. سپس توی نارگیل خالی شده چند تا سنگریزه می اندازند و چند بار تکانش می دهند تا صدایش خوب در جنگل بپیچد … تله آماده است.

میمون ها که  کنجکاوی دیوانه شان کرده تا ببینند این چیست که این جوری صدا می دهد، می آیند و دستشان را می کنند توی نارگیل و سنگریزه ها را توی مشتشان می گیرند تا بیرونشان بیاورند، اما مشت بسته شان از سوراخ رد نمی شود. میمون ها اگر فقط مشتشان را باز کنند و از سنگریزه های بی ارزش دل بکنند، آزاد می شوند ولی به هیچ قیمتی حاضر نیستند چیزی را که بدست آورده اند از دست بدهند. آن قدر تقلا می کنند و خودشان را به زمین و آسمان می زنند که فردا وقتی صیاد می آید بدن های بی حالشان را به راحتی (عین آب خوردن) جمع می کند و توی قفس می اندازد.

این میمون ها چند خاصیت جالب دیگر هم دارند. اولا وقتی می بینند یک هم نوعشان گیر کرده و دارد جیغ و ویغ می کند باز هم برای کنجکاوی می روند سراغ نارگیل بغلی و چند دقیقه بعد خودشان هم در حال جیغ و ویغ اند. ثانیا بومی ها اگر میمونی اضافه بر تعداد مورد نیازشان گیر افتاده باشد، آزادش می کنند اما وقتی فردا دوباره برای شکار می آیند باز همین میمون ها گیر می افتند و جیغ و ویغشان در می آید. این داستان قرن هاست که در جریان است! اما حق ندارید فکر کنید که این میمون ها از خنگیشان است که هر روزه توی این دام ها می افتند، اتفاقا خیلی هم ادعای هوش و استعدادشان می شود.

اگر خوب فکر کنیم … آیا دور و بر خود ما پر از نارگیل های سوراخ داری نیست که صدای تلق و تولوق جذابشان از شدت وسوسه دیوانه مان می کند؟ آیا دستمان را به خاطر بسیاری از چیزهایی که حقیقتا نمی دانیم ارزشی دارند یا نه، چندین و چند بار در هر مدخل سوئی داخل نمی کنیم؟ آیا دستمان جاهایی گیر نیست که به خاطرش از صبح تا شب جیغ و ویغ می کنیم و خودمان را به زمین و آسمان می کوبیم؛ در حالی که فقط کافی است از یک سری چیزها دل بکنیم افکار قدیمی و تعصبات خشک را کنار بگذاریم و برویم خوش و شاد روی درخت ها، بی دغدغه این جور چیزها، تاب بازیمان را بکنیم؟ آیا صدای جیغ و ویغ مذبوحانه اکثر دور و بری هایمان که خودشان را اسیر کرده اند را نمی شنویم؟

 

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

سلام من اووووووووووووووووووووومدم

18 / 12 / 1389برچسب:,

  توسط Z  |
 

 




www.zbninia@yahoo.com


 

 

 میشه...؟
 ...!
 جرم ...
 لمس بودنم
 عاشقان عیدتان مبارک باد...
 عشق و نیش
 کورش
 د...د
 دلم ...
 ؟
 می روم ...
 وصیت نامه ی وحشی بافقی
 زن و مرد
 خوشبختی
 خوشبختی در یک کلام
 روز جهانی کورش بزرگ
 در باب زنان
 حکایت پرنده و ماهی
 آخرین دعای یک مترسک
 تزئین یخ
 تولد تو ...
 توصیه
 نشانی
 نمی دانم...
 غنچه
 ? How much is it
 خداوند
 """
 ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 .؟؟
 بی اجازه
 نماز عشق
 ...
 از طرف داداش علی
 شعری ک داداش علی واسه دختر بهار گفت ...
 !
 رمانتیک
 و در گذر از جاده زندگی

 

تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
تير 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389

 

Z

 


 

تبادل لینک هوشمند


جهت تبادل لینک من را با عنوان دختربهار

و آدرس ninia.LoxBlog.ir لینک نمایید .





ساحل
ღ بـهـتـریـن شـعـرهــایی که خــونـدم ღ
مجموعه کتاب وپروژه
عاشیقیزم !!!
دختر پاییز
بزرگترین وبلاگ طنز و سرگرمی قندوپند
Rock.DeathMetall
دریای همیشه پارس
دخترایرونی
از اينجا تا همه جا
MOD
کلاه خاکی
جدیدترین اخبار فوتبال ایران و جهان
n i m a allameh
نقره ای
من آغوش تو را تمنا می کنم
تنهاترین پسردنیا
سکوت
آدم زمینی
پرنیاوحوریا
M & P
در قیر شب ( داداشی )
حرفهای از جنس دلتنگی
ساز سنتور
به جز این ها دیگه چی میخوای؟؟؟؟
موزیک جدید
تنهاترین عشق روزگار
عاشقانه ها
جای خالی
وبسایت رسمی تیم توپچیهای جهنم
www.sanjaghak2011.loxblog.com
هیپنوتیزم
وبلاگ برتر
كاغذ بي خط
Tanha_5505
وبگرد
عـکس.عشق.عـکس
لحظه های تنهایی
علي طاهري_خدايا فريادم بي صداست......
شاهزاده ی تاریکی
نوشته ی طنز.جوک.خنده
fatima_1994
در انتظار محبت
شب زده
اشعار فروغ فرخ زاد و مريم حيدرزاده
درجوستجوی تنهای
گلواژه ها
♥ماه پریشان♥
اسمون پر ستاره
پاتوق سرگرمی و علمی
LOoOoOoOoOoOVE
امیرحسین دانت
سوژه خنده
من دروغگو نیستم
عماد
واللا...به خدا
در قير شب
My LoVe F...M
*****از جون مرغ تا شیر آدمیزاد*****
شادکامی
عنوان لینک
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس

 

RSS 2.0
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 411
بازدید کل : 183117
تعداد مطالب : 97
تعداد نظرات : 316
تعداد آنلاین : 1


Alternative content